گونه های نمناک

مدت ها بود هوای دلش بارانی نگشته بود ، وقتی نم نم اشک بر گونه هایش نشست ، قلبم از تپش ایستاد

نگاهی به روزگار، به چشمان خیسش ، به آسمان

وتنها یک جمله (خدایا چه حکمتی اندیشیده ای . . . )

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد