ارزو

یه عالمه حرف دارم , هنوزم ارزویی دارم که براورده نشده ولی  به دست اوردنش خیلی سخته

دیگه دانشگاه نیست که درس بخونم تا قبول شم

یا چیزایی که بشه با پول بدستشون بیارم

این ارزو رو فقط ......

از دست خودم کفریم

کاش می تونستم آجر به آجر خونه ذهنم رو به همه نشون بدم ولی چه فایده ادمها سنگدل تر از اونی هستند که به دنیا و حریم من احترام بذارن

امروز خواستم شبیه یکی از کسایی بشم که زیاد , بارها و بارهااااا دلم رو  شکستن بشم

خواستم فقط یه بار رفتاری رو که با من داشت باهاش داشته باشم تا شکستن دل رو احساس کنه و بعد از این همه سال


شایدهم از حسادت 


ولی نتوستم بازهم نتونستم یکی از کوچکترین تنه هایی رو که موقع عبور به من زده بود تلافی کنم


حوب یا بد ؟؟ نمی دونم 


دلم می خواست درد و دل کنم که سبک بشم ولی مثل همیشه . . . .


هیچی

کاش هیچ حرفی نزده بودم



الان من

حس خوبی ندارم


ترسیدم


نمی دونم از چی و چرا 

فقط یه جوره بدیم 


کاش اینجا بودی

دلم می خواد حرف یزنیم ولی نه تو SMS

بازهم تو خسته ای 

و 

من . . .

مثل همیشه سکوت می کنم تا فرصت رهایی و نفس کشیدن از من و سوال های بی انتهایم را داشته باشی